شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۴
سیاسی

خوش چهره: از نجات اقتصاد به شدت بیمار ایران ناامید نیستم

خوش چهره: از نجات اقتصاد به شدت بیمار ایران ناامید نیستم
نسیم گیلان - ایسنا / عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم تاکید کرد که نجات اقتصادِ به شدت بیمار ایران ناامید نیستم و در حال بررسی و تشریح وضعیت، علائم حیاتی و احیای این بیمار بد ...
  بزرگنمايي:

نسیم گیلان - ایسنا / عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم تاکید کرد که نجات اقتصادِ به شدت بیمار ایران ناامید نیستم و در حال بررسی و تشریح وضعیت، علائم حیاتی و احیای این بیمار بد حال هستم و برای بهبودیش راه‌حل دارم.
محمد خوش‌چهره در گفت‌وگو با ایسنا به بررسی آثار سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی حذف صفر از پول ملی پرداخت و با اشاره به سابقه حذف صفر از پول ملی کشورها، گفت: کاهش ارزش پول از روش‌های تجربه شده جهانی است که معمولا در پی کاهش‌های مزمن انجام می‌شود. به طور مثال پول ملی ایتالیا در دهه 1970 میلادی کاهش شدیدی را تجربه کرد به همین دلیل حاکمان این کشور اقدام به حذف صفر از پول ملی کشورشان کردند، البته خیلی دیگر از کشورها از جمله کشورهای آمریکای لاتین مثل آرژانتین و ونزئلا و برخی کشورهای آفریقایی و اروپای شرقی دچار اپیدمی بی‌ارزش شدن پول ملی شدند. حتی ارزش پول ملی برخی از کشورهای اروپایی مثل ترکیه که هنوز به اتحادیه اروپا ملحق نشده است یا حتی کشورهای عضو اتحادیه اروپا مثل یونان، دچار ضعف ارزش پول ملی شدند و مقامات این کشورها نیز تصمیم به حذف صفر از واحد پول خود گرفتند. مطالعه این شاخص در ابزار مبادله رسمی یا همان پول ملی که مناسبات داخلی و خارجی کشورها را شکل می‌دهد نشان از نوعی بیماری مزمن در این اقتصادهاست.
پول ملی قوام و دوام نظام سیاسی و افزایش نرخ مهاجرت را نشان می‌دهد
بازار
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران ادامه داد: پول ملی مقوله به شدت مهمی است که قوام و دوام یک نظام سیاسی را نشان می‌دهد. قوام و دوام پول ملی یک نظام سیاسی از اقتصاد شروع می‌شود و حوزه‌های اجتماعی، سیاسی حتی امنیتی را هم درگیر می‌کند به بیان دیگر پول بی‌ارزش در انتهای جدول و پول پر قدرت در ابتدای جدول ارزش پولی کشورها قرار دارد. این مسئله به خودی خود یکی از عوامل دفع یا جذب سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مهاجرتی است یعنی پول ملی تا این حد بر مناسبات مختلف کشورها اثرگذار است.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم به این شاخص کمتر توجه می‌شود که افزایش نرخ مهاجرت صرفا یک امر سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی نیست، بلکه طبق مطالعات طولانی مدت داخلی و خارجیم این مسئله ارتباط بسیار تگاتنگی با قدرت یا ضعف پول ملی دارد. پول ملی ستون محکم قوام و دوامِ مصالح و منافع ملی است. ترامپ هم در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری بارها بر قدرتمندتر کردن پول آمریکا تاکید کرد و توانست نظر موافق رای دهندگان را جلب کند.
تشریح آثار پول ملی بر مناسبات امنیتی، معیشتی، اجتماعی، خانوادگی و مهاجرتی
خوشچهره گفت: اگرچه موضوع صحبتم بررسی آثار حذف صفر از پول ملی است اما دلم نیامد درباره عمق تاثیر مناسبات پول ملی که خیلی مهم است، صحبت نکنم. قاطبه افراد هر جامعه‌ای در کنار علایق شخصی در انتخاب شغل، میزان درآمد و حقوق و دستمزدی که می‌توانند از شغل محبوب‌شان کسب کنند را ملاک قرار دادند تا سرنوشت، زندگی و آینده خود را بر اساس سطح رفاهی که با این درآمد به دست می‌آورند، بسازند، بنابراین پول ملی اساس تصمیم‌گیری‌هاست. اینکه ارزش پول ملی یک دفعه کاهش پیدا می‌کند، افراد و خانواده‌ها به سرعت متوجه ضعیف شدن بنیه اقتصادی‌شان می‌شوند.
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران افزود: جامعه هدف در کشورهایی مثل اتحادیه جماهیر شوروی، نظام پرولتاریا یا در نظام سرمایه‌داری، اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک و الان هم نئولیبرالیسم اقتصادی، سرمایه و سرمایه‌دار است. آنان معتقدند سرمایه‌گذار و سرمایه‌دار با پول‌شان فرصتهای اقتصادی به وجود می‌آورند و با این کار شغل، درآمد، رشد و پیشرفت برای مردم، دولت و کشور می‌سازند.
قانون اساسی مترقی ایی داریم که اقتصادش قابل دفاع است
وی یادآور شد: در نظام جمهوری اسلامی صاحب قانون اساسی مترقی هستیم که در اقتصادش اصول قابل دفاع و خوبی دارد. این اصول وظایفی چون تامین رفاه و معیشت، ایجاد سرپناه و مسکن، سلامت، بهداشت و آموزش عمومی و همگانی را جزئی از وظایف دولت تعیین کرده است، اما آن طور که باید و شاید اجرایی و عملیاتی نشده است. برای عملیاتی شدن این مسئله دولت‌ها باید به این اصول باور داشته باشند.
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران ادامه داد: قانون اساسی اقتصاد ایران را نه دولتی و نه آزاد گفته، بلکه بهترین مدل اقتصاد را اقتصاد دولت – بازار دانسته است که این مدل اقتصادی در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. در این مدل اقتصادی هم دولت در اقتصاد فعال است و هم بازار و مردم منتها نسبت هر کدام متفاوت است مثل اقتصاد فعلی آمریکا. ترامپ با نگاه به مصالح و منافع ملی، واردات کالاهای مصرفی چین به بازار آمریکا را با وضع مالیات‌های بالا ممنوع کرد. در حالی که کالای ارزان قیمت چینی رفاه مردم با درآمد ضعیف یا متوسط آمریکا را بالا می‌برد اما دولت فدرال آمریکا در سطح کلان به اشتغال و درآمد کلان آمریکا توجه دارد. این بحث، بحث پیچیده‌ای است اما کل آن به قدرت و ضعف پول ملی مربوط است.
ضعف در درک و مدیریت دولت‌ها کاهش ارزش پول ملی و افزایش دامنه فقر را سبب شد
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم خاطرنشان کرد: نظام جمهوری اسلامی که مدعی رفع محرومیت و استضعاف است به دلیل ضعف در درک، بینش و مدیریت دولت‌هایش موجب کاهش ارزش پول ملی و افزایش دامنه فقر و محرومیت شده است. ضعیف شدن ارزش پول ملی به ضعیف شدن نظام اقتصادی و فقیر شدن اقشار حقوق‌بگیر منجر می‌شود.ضعف شهرداریها، وزارت مسکن و شهرسازی و دولت در مهار سوداگری و دلالی، خرید و اجاره خانه و رها کردن بخش مسکن و رویایی شدن خرید خانه موجب کاهش قدرت اقتصادی کارکنان و بازنشستگان شد.
خوش چهره متذکر شد: در نظام‌های سیاسی جهان بهترین نظام نظامی است که نهایتا دو درصد فقیر داشته باشد. تمرکز مسوولان در این نظام‌ها روی درآمدهای میانی است که شامل 6-7 دهک است. در این نظام ها سهم طبقه سرمایه‌دار یک و نیم درصد در نظر گرفته می‌شود که در این طبقه معمولا سرمایه‌داران افسانه‌ای نیز رقم کوچکتری را به خود اختصاص می‌دهند. الان آمریکا اینطور است.
از دهکهای متوسط اقتصادی کم و بر جامعه فقرا افزوده شد
وی گفت: طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و تحریمی دهکهای متوسط اقتصادی مرتبا کم و کمتر شدند و بر جامعه فقرا افزوده شد. در حال حاضر سهم دهک‌های ضعیف به پنج دهک افزایش یافته و گروههای میانی درآمدی تقریبا از بین رفته‌اند. دولت‌ها در نظام جمهوری اسلامی مرتبا گفته‌اند معاش و معیشت مردم مهم است در صورتی که توجه نکردند قبل از معیشت، درآمد و حفظ ارزش پول ملی مهمتر است. در شرایطی که با یک تصمیم، دهکهای زیادی از مردم فقیر می‌شوند، پرداخت سبد کالایی چه کمکی می‌کند؟ این تفکر نشان از عدم درک صحیح مبانی درست اقتصادی و اضمحلال نظام تصمیم‌گیری دارد به بیان روشن‌تر امروز ایران علاوه بر نزاعهای امنیتی و نظامی با دنیای سلطه، در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ضعف دارد و این حوزه‌ها رها هستند و از این بخش‌ها نیز آسیب‌های جدی خورده است.
حذف صفر از اسکناس مُسکن خواب‌آور برای آرامش موقت اقتصاد بیمار است
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران تاکید کرد: درمانِ افت شدید ارزش پول ملی، حذف صفر از اسکناس نیست. این مسئله ساده‌ترین موضوع و اقدامی حاشیه‌ای با تاثیر مُسکن‌وار است به عبارت دیگر اگر نظام اقتصادی ایران را بیمار بدانیم، برای بهبودی این بیمار نیازمند نسخه‌ای با دهها داروی بسیار قوی و تعدادی مُسکن هستیم. حذف صفر از پول ملی در حکم مُسکن خواب‌آور برای آرامش موقت بیمار است، بنابراین اگر مدیریی چهار صفر را با قدرت پول ملی مقایسه نکند و دلایل ضعیف شدنش را نداند به بی‌راهه رفته است.
خوش چهره گفت:اقتصاد ایران و پول ملی به مثابه ماشینی است که مدت‌هاست در سراشیبی حرکت می‌کند و انتهای سراشیبی، دره است و اگر به راهش ادامه دهد به زودی سقوط می‌کند. دولتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با سیاستها و اقدامات‌شان نتوانستند این شیب را کند کنند و از بین ببرند به همین دلیل شاهد کاهش رفاه ملی، کاهش درآمد، کاهش جی دی پی و جی ام پی هستیم. تنها کاری که حذف صفر می‌کند کاستن از شتاب و سرعت پایین رفتن است اما خطر سقوط همچنان وجود دارد و از بین نمی‌رود.
از نجات اقتصاد به شدت بیمار ایران ناامید نیستم
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم یادآور شد: بنده جزو کارشناسان و اساتیدی هستم که از نجات اقتصادِ به شدت بیمار ایران ناامید نیستم و در حال بررسی و تشریح وضعیت، علائم حیاتی و احیای این بیمار بد حال هستم و برای بهبودیش راه‌حل دارم. راننده ماشینِ اقتصادِ ملی ایران به دلیل تصادفی که در سراشیبی کرده از ماشین به بیرون پرت شده و همه اندام‌هایش به شدت آسیب دیده و داد و فریادش بلند است. اکنون نیازمند گروه امدادیِ مبرز و متبحری است که به سرعت به محل حادثه برود و علائم حیاتی بیمار را چک کند که آیا ضربان قلب و نبض دارد و برای کاهش خون‌ریزی، ضربان قلب را کاهش می‌دهد؟ اگر گروه امداد وارد نباشد و در تشخیص علائم حیاتی عاجز باشد، صرفا به علائم ظاهری و داد و فریاد بیمار توجه می‌کند و به اقدامات ساده و پیش‌پا افتاده بسنده می‌کند در حالی که علائم حیاتی بیمار در بدترین حالت است و هر لحظه ممکن است در محل حادثه یا در میانه راه تا رسیدن به بیمارستان جانش را از دست بدهد. پول ملی، همان شریان حیاتی است.
وی خاطرنشان کرد: اقتصاد آمریکا و اروپا جسه قوی و بزرگی دارد و با پمپاژ مناسب سیاستهای مالی و اقتصادی، تحرک خوبی دارد. در این کشورها به پول و بازارها و سیاست های پولی به شدت اهمیت داده می‌شود و اقتصاد برای‌شان مهم است به همین دلیل به کوچکترین علائم واکنش نشان می‌دهند مثلا جلوی واردات کالا از چین را با وضع تعرفه‌های بالا می‌گیرند تا پول و اقتصادشان کم‌رونق نشود و از هم نپاشد.
خوش چهره گفت: یکی از مهمترین دلایلی که آمریکا را به مقابله با بریکس و سازمانهای رقیب وادار می‌کند، به حدی که حاضر است برایش بجنگد پول ملی کشورش است. مقامات این کشور به هیچ عنوان حاضر نیستند دلار از گردونه ارزهای مبادلاتی کشورها کنار گذاشته شود یا ارزشش کم شود. تهدیدهای جدی ترامپ در این زمینه که موجب تعجب خیلی‌ها شده برای این است که پول آمریکا ذاتا شکننده است چون اصلا ارزش پولش به ظرفیت و توان تولید ملیش بستگی دارد نه مثلا ذخایر بانکی اش. آمریکا بیش از توان تولیدش پول چاپ کرده و همین مسئله عامل شکننده شدن اقتصاد و پول ملی اش است. به همین دلیل به اوپک تحمیل می‌کند و با قدرت هم آن را دنبال می‌کند، که تبادلات نفت این سازمان باید براساس قیمت دلار انجام شود. زمانی که اتحادیه اروپا پول واحدش را ایجاد کرد آمریکا جنگ کوزوو را راه انداخت تا یورو قوی نشود اما شکست خورد و قدرت یورو بیشتر از دلار شد.
تضعیف دلار به دلیل بدهی های سنگین
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران اظهار کرد: دلار آمریکا به دلیل بدهی‌های سنگین قدری ضعیف شده اما ترامپ به پول ملیش چسبیده و اجازه کاهش بیشتر را نمی‌دهد. اگر چین بخواهد در جنگ تجاری به آمریکا ضربه بزنه که به نظر من آثار ضربه‌اش به مراتب از بمب اتم بیشتر خواهد بود، از طریق بازارهای پولی و مالی می‌تواند این کار را انجام دهد. ارزش دلار در دوره روسای جمهور قبلی آمریکا چندین بار کاهش یافت اما مردم آمریکا در همان وقت هم به هیچ وجه اجازه نداشتند برای حفظ قدرت مالی اسکناس‌های‌شان را به سایر ارزهای رایج دنیا تبدیل کنند و با متخلفان برخوردهای قانونی می‌شد. به همین دلیل است که منشاء پول وارد شده یا خارج شده به این کشور اهمیت زیادی دارد. این اقدام دولت فدرال آمریکا هر چه در ظاهر به ضرر مردم آمریکاست اما در مجموع به نفع اقتصاد این کشور است چرا که اگر ارزش پول‌شان کاهش یابد دارایی های همه آمریکایی‌ها کم می‌شود.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم ادامه داد: برعکس آمریکا، در ایران پول برای حفظ ارزش خود به جای آن که فقط در صادرات و واردات و تجارت و تولید هزینه شود وارد شبکه سوداگری می‌شود. متاسفانه مدتهاست فعالان اقتصادی از جمله شهرداریها نیز وارد این کارزار شده‌اند. در چنین شرایطی بخش خصوصی، فعالان اقتصادی، شرکتهای دولتی و نیمه دولتی منابع‌شان را تبدیل به سکه یا ارز می‌کنند. درباره مردم عادی هم باید بگویم از حدود 90 میلیون ایرانی تنها 3-4 میلیون نفر در بازارهای دلالی ارز و سکه و خودرو فعال هستند و بقیه مردم درگیر معاش خود هستند و پولی برای سوداگری ارز، سکه و خودرو ندارند. پس به همین دلیل وقتی از بازار سوداگری صحبت می‌شود نباید عبارت «مردم» استفاده شود.
تبدیل پس اندازها به دلار برای حفظ ارزش قدرت پول
خوش چهره گفت: در حال حاضر بخشی از جامعه از جمله اساتید دانشگاهها و وکلا و قضات برای حفظ ارزش پول و پس‌اندازشان حقوق ماهانه خود را به دلار و یورو تبدیل می‌کنند. این تغییر رفتار در جامعه تقاضای ارز را افزایش داده و وقتی تقاضا در بازار ارز افزایش می‌یابد، قیمتها سیر صعودی پیدا می‌کند. دولتهای ضعیف و بدون استراتژی اقتصادی، به دلیل در اختیار داشتن 95 درصد منابع ارزی ناشی از فروش نفت، گاز و میعانات نفتی یا در اختیار داشتن درآمدهای ارزی ناشی از صادرات و واردات فولاد و سنگ آهن و دیگر اقلام صادراتی بازار سوداگری ارز را به سمت افزایش هدایت می‌کنند تا از محل فروش ارز به قیمت بالاتر، کسری بودجه‌اش را جبران کند. همین موضوع باعث افزایش هزینه‌های دولت می‌شود به این خاطر که بزرگترین مصرف کننده است. دستگاه‌ها، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، شرکت‌های دولتی و ارتش بزرگ‌ترین خانواده را تشکیل می‌دهند.
وی ادامه داد: وقتی دلار گران می‌شود ارزش پول تنزل می‌یابد و تورم افزایش پیدا می کند و دولت برای رفع مشکل شروع به تزریق پول می‌کند در حالی که هیچ دولت عاقلی چنین کاری نمی‌کند که خودش را به مخمصه بیندازد. متاسفانه دولت‌های ضعیف با گرفتار شدن در چرخه روزمرگی و نشان دادن عملکرد مثبت از خودشان، با خرید ارز و سکه به بی‌ارزش شدن پول ملی دامن می‌زنند و این چرخه فاجعه پول ملی را به وجود می‌آورد. این فاجعه همه بنیان‌های جامعه از جمله سلامت رفتاری، اخلاقی و ارزشی جامعه را به هم می‌ریزد و برخی کارمندان یا کارگران شروع به توجیه رفتارهای خود می‌کنند. مثلا وقتی می‌بینند حقوق‌شان کافی نیست، بی‌انگیزه شده و کم کاری می‌کنند حتی برخی از آنان ممکن است اموال کوچک را از اداره خارج کنند و بفروشند تا به زخم زندگی بزنند بنابراین فقر ناشی از کاهش ارزش پول ملی آثار و نتایج منفی گسترده‌ای دارد که به گسترش فساد و رشوه‌گیری دامن می‌زند.
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران متذکر شد: دولت به این نتیجه رسیده که دستگاه‌ها و شرکت‌های دولتی راندمان ندارند و باید از تعداد کارمندان‌شان کم کند در حالی باید فکری برای توقف بی‌ارزش شدن روزافزون پولی ملی کند.
آثار خانوادگی و اجتماعی بی ارزش شدن پول ملی
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم در بخش دیگری از این گفت و گو با بیان اینکه بی‌ارزش شدن پول ملی آثار روانی و رفتاری هم بر خانوادهها داشته است، گفت: گرانی‌ها موجب افزایش خساست ها و کاهش رفت و آمدهای خانواده‌ها حتی بین برادران و خواهران شده است. چرا؟ چون مردم درگیر فقر و افت ارزش‌های انسانی شده‌اند. در حدیثی از رسول خدا (ص) است که فرمودند: «لَوْ لَا رَحْمَهُ رَبِّی عَلَی فُقَرَاءِ أُمَّتِی کَادَ الْفَقْرُ یَکُونُ کُفْراً یعنی اگر رحمت خدا بر فقرا نبود، فقر به کفر منتهی می شد.» هر قدر ارزش پول ملی کم شود حقوق و دستمزد کفاف زندگی را نمی‌کند و وقتی فشارهای اقتصادی بر خانواده‌ها افزایش می‌یابد اخلاق و رفتار انسانی از بین می‌رود. مردم همه دوست دارند به عقب برگردند و مثلا یک سال و دو سال قبل باشد چون گرانی‌ها فشار سخت و شدیدی به مردم وارد کرده است. کاهش ارزش پول ملی موجب دو قطبی شدن جامعه و ایجاد فرصت‌ها و سوءفرصت‌ها برای سرمایه‌داران و بقیه دهک‌های درآمدی شده است. جامعه در حال گذر از چند طبقگی و رفتن به سمت دو قطبی است. فقر و غنا و بعد جامعه طبقاتی که به شدت خطرناک است. در چنین جامعه‌ای مصرف اعتیاد، مواد مخدر و مشروبات الکلی چه برای خوشگذرانی و چه برای اعتیاد، هر دو برای فرار از فشارهای اجتماعی و روانی و اقتصادی است.
خوش چهره اظهار کرد: بهم ریختن سلامت اجتماعی از دیگر آثار منفی افت ارزش پول ملی است. در وضعیت آشفته و نابسامان اقتصادی، به جای آن که روشهای کنترل ارز و تنظیم بازار به اجرا درآید، دعواهای سیاسی یا انتخاب افراد کم‌تجربه و کم‌اطلاع در راس دستگاه‌های اقتصادی قرار می‌گیرند. بنده برای مدیران احترام قائلم اما به جد باید به کل ساختار دولت حکم شود تا درک درستی از اقتصاد و پول ملی پیدا کنند تا بعد بتوانند مناسبات بین‌المللی را بشناسند.
اعتراف آمریکا و اسراییل به نقش شان در بی ارزش کردن پول ایران
وی با یادآوری نقش آمریکا و اسراییل در کاهش ارزش ریال، گفت: ترامپ و نتانیاهو هر دو اعتراف کردند توانسته‌اند به پول ملی ایران ضربه بزنند. ترامپ در دور اول ریاست جمهوریش در گزارشی که به کنگره آمریکا داد پرده از این موضوع برداشت. آمریکا در همان زمان علاوه بر به شهادت رساند حاج قاسم سلیمانی با کمک و همراهی امارات و عربستان ارزش پول ملی را 380 درصد کاهش داد. این اقدام با اختصاص ارز 4200 تومانی که به حدود 30000 تومان افزایش یافت، مصادف شد. پمپئو وزیر خارجه و جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت اول ترامپ در سخنرانی‌های مختلف به کمک اسرائیل برای ضربه زدن به ارزش پول ملی ایران اذعان کردند. این مسئله نشان می‌دهد در داخل کشور با غفلت، جهالت، منفعت طلبی و فساد برخی مدیران روبرو بودیم، در خارج از کشور هم جریانی سازمان یافته بی‌ارزش کردن پول ملی را هدف قرار داده است.
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: موساد و سی آی ای سوداگری را به فرهنگ عمومی دلال‌های کشور تبدیل کردند. اقتصاد ملی، مسکن و کالاهای اساسی گرفتار اختلالات شدید قیمتی شدند. در این وانفسا وزیری در راس وزارت امور اقتصادی قرار گرفت که ضمن جایگاه و احترامی که برایش قائلم معتقدم این انتخاب متناسب با ماموریت‌های این وزارتخانه انجام نشد.وظیفه دولت و مجلس حل چالش‌ها و مسائل روزمره و ملی کشور است. مسائلی که ریشه در نیازها، چالشها و تهدیدهای داخلی و بین‌المللی دارد و البته نظرم را به رییس‌جمهور و برخی وزرا انتقال داده‌ام.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم گفت: بسیاری از چالش‌ها و مشکلات کشور طی 20 سال گذشته مرتب متراکم شده و به معضل بزرگی تبدیل شده است. معضلات نیز متراکم‌تر شده و به بحران تبدیل شده است. مثلا در حوزه های اجتماعی شاهد بحران‌های گوناگونی هستیم از جمله بحران‌های رفتاری، جمعیتی و بیکاری داریم. وضعیت بازار اشتغال و مسکن از دو مرحله قبلی یعنی چالش و معظل عبور کرده و در مرحله بحران قرار دارد. از سوی دیگر در نظام تصمیم‌گیری نیز شاهد غفلت های مستمر و پشت سر هم هستیم. غفلت یعنی مدیران رفتار رباتیک و روزمره پیدا کرده‌اند و اشتباهات‌شان زیاد شده است و بسیاری از مشکلات کشور در حوزههای اقتصادی ناشی از غفلت و جهالت آنان است.
آلودگی دامن بخشی از مدیران کشور به غفلت و جهالت
خوش چهره اظهار کرد: غفلت و جهالت دامن برخی از مدیران ارشد کشور را هم گرفته است حتی بخشی از آنان نسبت به اینها آگاهند و اقرار می‌کنند. بخشی از چالش‌های کشور ناشی از عدم درک صحیح حوزه مسوولیتی‌شان است. این طیف از مدیران فقط با ملاحظات صنفی و جناحی عهده‌دار پست‌ها و مسوولیت‌ها می‌شوند در حالی که از پس مسوولیت‌ها بر نمی‌آیند. آنان آدم‌های خوبی هستند اما درک مفهومی از حوزه مسوولیت‌های‌شان ندارد و مشاوران و اطرافیانش سکاندار اداره مسوولیت‌های‌شان می‌شوند و تخلفاتی مثل چای دبش اتفاق می‌افتد که بعدا گفته شد مدیران درگیر در این پرونده، بازی خوردند.
وی متذکر شد: طیف دیگری از مشکلات نظام تصمیم‌گیری ناشی از عدم سلامت فردی است که مسوولیت بر عهده‌اش قرار گرفته است. این افراد در قالب پست‌های اداری و سازمانی دنبال منفعت‌طلبی خود و جریان فکری وابسته هستند که نوعا عامل فسادهای منطقه‌ای و قومی قبیله‌ای است.
پرونده تخلفاتی و بی سوادی بخشی از مسوولان
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران گفت: پرونده های متعدد بخشی از مسوولان بدنام موجب بد نام شدن کل نظام مدیریتی کشور می‌شود. البته در این طیف از مدیران، افراد نفوذی هم وجود دارد که به صورت جریانی روی مدیران بالادست خود در بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و سایر دستگاه‌ها تاثیر می‌گذارند و به جای راهنمایی چاه‌نمایی می‌کنند. در مجلس نیز بار علمی برخی نمایندگان قابل دفاع نیست و بیشتر احساساتی تصمیم می‌گیرند و حتی برخی از آنان درک درستی از مصالح و منافع ملی ندارند. آنان موضع‌گیری‌هایی می‌کنند که انسان شک می‌کند که آیا این افراد به سرویس‌های خارج از کشور وصل هستند؟
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم متذکر شد: انتقاداتم به معنای نبود محاسن و نقاط مثبت نیست بلکه حرفم این است که عملکرد و دستاوردهای منفی مدیران و نمایندگان خیلی خوبی که از سر غفلت یا جهالت یا از روی احساسات یا کینه‌توزی سیاسی تلاش می‌کنند، به کل نظام مدیریتی و سیاسی کشور لطمه و آسیب می‌زند.
خوش چهره با بیان اینکه با حذف صفر از پول ملی موافقم اما نه به این روش و نه در این زمان، گفت: مقدمات و درمانهای اصلی که باید انجام می‌شد، انجام نشده است اما چون حذف صفر آثار ظاهری، انتظاری و روانی دارد، در اولویت قرار گرفته است از مجلس و از رییس کمیسیون اقتصادی مجلس که خود قبلا وزیر اقتصاد بود، دلخورم به جای این کار باید طرحی ضربتی برای بهبود ارزش پول ملی به تصویب می‌رسید و برای درمان‌های اصلی اقتصاد برنامه‌ریزی می‌شد. این استدلال‌ها نظام تصمیم‌گیری را زیر سوال می‌برد. برداشتن صفر راه حل نیست. این کار نشان می‌دهد مسوولان از انجام کارهای اصلی‌تر که شامل گرفتن جلوی سوداگری ارز، کنترل تقاضاهای کاذب ارز، سلامت نظام پولی و بانکی و اتخاذ سیاستهای مدبرانه پولی است، عاجز و ناتوان هستند.
با شتاب فعلی بی ارزشی پول ملی صفرهای بیشتری باید برداشته شود
وی هشدار داد: اینکه گفته می‌شود مصوبه مجلس از دو سال دیگر اجرا می‌شود یعنی به سخره گرفتن مردم چرا که با دست فرمانی که اقتصاد کشور در حال حرکت است و با شتابی که ارزش پول ملی در حال افول است، به احتمال زیاد دو سال دیگر صفرهای بیشتری از پول ملی باید برداشته شود.
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران تاکید کرد: با برداشته شدن صفرهای اسکانس‌ها اسکانس‌هایی مثل 1000، 2000 و 5000 هزار تومانی باید از نظام پولی کشور برچیده شود چون ارزش و مفهوم خود را از دست داده است. اقتصاد کشور دچار رکود تورمی است. اقتصاد، علمی رفتاری است و وزیر اقتصاد باید یک حکیم اقتصادی باشد تا اگر اطلاعات و دیتاهای غلط به او دادند بتواند از پس آن بر بیاید. به نظر بنده وزیر اقتصاد باید رهبر ارکستر باشد تا بتواند بین نوازنده‌های تاثیرگذار بر اقتصاد، هارمونی ایجاد کند و یک صدا و ملودی زیبا از کل ارکستر در بیاید در غیر این صورت، ملودی‌های گوش‌خراش صدای همه را در می‌آورد.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم گفت: وزیر اقتصاد باید متغییرهای تاثیرگذار اقتصادی را بشناسد و تسلط خاصی بر فرایندهای رشد و توسعه داشته باشد علاوه بر آن اقتصاد سیاسی و دغل‌کاریها را بشناسد. متغیرهای غیراقتصادی تحت عنوان متخصصهای مدلینگ بر شدت عوامل اقتصادی تاثیر می‌گذارند. یکی از متغییرها عوامل روانی است که چطور تحریک می‌شود و تاثیرش چیست. این متغییرها در مناسبات اقتصادی و عرضه و تقاضا تاثیرگذار است.
قیمت دلار بعد از خنده رییس کل بانک مرکزی 20 درصد گران شد
خوش چهره گفت: در اخبار دیدم واکنش رئیس بانک مرکزی نسبت به پیش‌بینی که خبرنگار از او درباره نرخ ارز پرسید، به جای جواب درست و منطقی با شوخی و خنده، واکنش نشان داد و بعد از آن نرخ ارز 20 درصد گران شد. وقتی مسوول مهمترین دستگاه اقتصادی کشور نمی‌تواند پیش‌بینی درستی از آینده قیمت ارز داشته باشد یا عوامل موثر بر این پارامتر مهم اقتصادی را درک کند، چرا همچنان بر صندلی این بانک نشسته است؟
وی بار دیگر یادآور شد: اصلا ضعیف شدن هیچ مدیری را نمی‌خواهم بلکه رد عملکردهایی را دنبال می‌کنم که به خطا و اشتباهات فاحش ختم شده و چالش‌های معیشتی و اقتصادی سنگینی را بر خانواده‌ها تحمیل کرده است. وقتی چنین می‌شود ایمان و اخلاق جامعه تنزل می‌کند. نانوا، کاسب، راننده و هر کسی برای اینکه از پس هزینه‌های سنگین زندگیش بر آید به خود حق می‌دهد در حق دیگران اجحاف کند. چرا؟ برای اینکه مناسبات و تعادل اقتصادی و معیشتی جامعه به هم خورده و به این شکل همه مردم به سمت کارهای خلاف برده می‌شوند. درگیریهای مردم در جامعه به این دلیل پیش می‌آید که مدیران کشور به جای حل مسائل و مشکلات، تصمیمات مقطعی و بی‌اثر می‌گیرند و درمان‌های اصلی را رها کرده و با این رفتار ارزش پول ملی را در نوسانات کاهشی نگه می‌دارند.
استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در پایان متذکر شد: اگر موضوعات مذکور توسط مسوولان دولت و مجلس مورد توجه قرار گیرد و اصلاح شود همه چیز درست می‌شود بنابراین حذف صفر از پول ملی بازی کردن با الفاظ و فاجعه نظام تصمیم‌گیری است. اگر بخواهیم اقتصاد و معیشت مردم را درست کنیم باید اقدامات اساسی انجام دهیم تا واکنش عمومی به آن اصطلاح «زرشک» نباشد.


نظرات شما