نسیم گیلان

آخرين مطالب

روایت «عبدالحسن نجفی» از روزهای جنگ در کردستان ؛ما منتظر جنازه‌ات بودیم! اجتماعي

  بزرگنمايي:

نسیم گیلان - روایت «عبدالحسن نجفی» روایت یک آدم معمولی است که همه عمرش را به کشاورزی و دامداری گذرانده؛ آدمی که به‌قول خودش کل زندگی‌اش یک خط بیشتر نمی‌شود و اگر نبود سال‌های جنگ، او انگار چیزی برای تعریف کردن نداشت. او به‌جز 28ماهی که توی پیرانشهر آرپی‌جی‌زن و تیربارچی بوده، مابقی عمرش را به کشت و کار سر زمین‌های روستای آق‌قلعه اسفراین گذرانده.
روایت او را میانه صحن جمهوری می‌شنویم.
روایت اصلی و جذاب زندگی شما از کی و کجا آغاز شده؟
زندگی ما که همه‌اش معمولی بوده؛ سر زمین گندم و جو و نخود. فقط دوره مجروحیتم توی سربازی اتفاق‌های خاصی دارد.
مربوط به زمان جنگ می‌شود؟
بله. جنگ شروع شده بود و من هم باید می‌رفتم خدمت سربازی. خودم دوست داشتم بروم سپاه، ولی پدرم اصرار داشت بروم ارتش. رفتم و تقسیم شدم به لشکر 64 ارومیه. خود لشکر توی ارومیه بود، گردان‌ها و گروهان‌هایش توی پیرانشهرِ کردستان.
ذهنیتی از جنگ داشتید؟
نه. خب ما از روستا می‌رفتیم منطقه. فکر می‌کردم یک محیط کوچک است، ولی تازه وقتی رفتم، دیدم انگار همه آدم‌ها اینجا هستند. کلی سنگر و خاکریز و سلاح. اصلاً قبلش چنین ذهنیتی نداشتم. خلاصه سال 65 رفتم و 28 ماه منطقه 2519 بودم.
منطقه 2519؟
بله. ارتفاعات 2519 بالای سر پیرانشهر بود.
با توجه به شغلتان، رفتن منطقه خیلی سخت نبود.
بود. خب ما کشاورزی داشتیم و کشاورزی هم مثل کار اداره نیست که هر وقت برسی، وضعیت مثل قبل باشد. تازه من آن موقع دو تا دختر هم داشتم؛ یکی پنج‌ساله، یکی سه ساله. یادم هست بهم می‌گفنتد: «بابا! تو میری جنگ و شهید میشی!» می‌گفتم: «اگه قسمت باشه که شهید میشم.»
انگار نگران شهید شدن نبودید؟
نه. مملکت خودمان است. بالاخره آدم ممکن است جانش را هم در راه وطنش بدهد. اصلاً علاقه هم داشتم به شهادت، ولی قسمتم نشد. فقط جانبازی قسمتم شد.
کارتان چه بود توی منطقه؟
اوایل تیربارچی بودم. می‌نشستم توی سنگر به کمین که اگر یک‌وقت عراقی‌ها آمدند، تیربار بگیرم طرفشان. چهار ماه تیربارچی بودم. بعد آرپی‌جی دادند که تانک‌ را بزنم. شش ماه هم آرپی‌جی‌زن بودم. کلاً سه بار آمدم روی خاکریز و شلیک کردم، ولی هیچ‌کدام هم به تانک نخورد.
ماجرا مجروحیت چطور بود؟
15 دی 65 بود؛ ساعت چهار بعدازظهر. چند ساعت قبل لو رفته بودیم و مجبور شده بودیم عقب‌نشینی کنیم.
چطور لو رفتید؟
قرار بود شب عملیات کنیم، ولی یکی از سربازهای ما سیگار روشن کرده بود و انگار به همین خاطر لو رفته بودیم. یک دفعه ریختند سرمان و عین تنور، سرخ کردند منطقه را. از زمین و آسمان گلوله می‌بارید. فرمانده می‌گفت: «هر کی هر طور می‌تونه برگرده.»
سنگرها توی کوه و کمرها بود؟
بله. برف هم نشسته بود روی زمین. ماشین‌های آیفا آمدند و ما را چهل پنجاه کیلومتر برگرداندند تا پیرانشهر. وقتی رسیدیم فهمیدیم خیلی از بچه‌ها شهید شده‌اند. عقب‌نشینی کردیم و دوباره آمدیم 2519. با سرنیزه مشغول شدیم به سنگر کندن؛ سنگر آغل روباه. باید استتار می‌کردیم که هواپیماهای عراقی نبینندمان.
یعنی کاربرد سنگرها برای استتار بود.
بله. چون فرصت نبود که سنگر بزنیم. خلاصه مشغول بودیم، ولی یکهو دیدیم دوباره شروع کردند، این بار با کاتیوشا. یک‌هو یک کاتیوشا خورد بغل دست من و دیگر نفهمیدم چه شد. چشمم را که باز کردم، دیدم روی تختم. یکی هم روی تخت بغلی بود. گفتم: «اینجا کجایه؟» گفت: «تبریز.»
منتقلتان کرده بودند؟
بله. با هواپیما ما را برده بودند تبریز. من چهار بعدازظهر بیهوش شده بودم و چشم که باز کردم، دیدم روز بعد شده و توی بیمارستان تبریزم. گلوله کاتیوشا به من نخورده بود. خورده بود کنارم و موجش من را پرت کرده بود. یک ترکش هم خورده بود به دستم. به خاطر خونی هم که از دستم ریخته بود اطراف، فکر کرده بودند شهید شده‌ام. خبرش هم رسیده بود به روستا.
یعنی توی روستا فکر کرده بودند شما شهید شده‌اید؟
به پدرم گفته بودند «پسرت شهید شده.» چون آن‌وقت‌ها تلفن نبود توی روستای ما. اگر می‌خواستیم باید نامه می‌نوشتیم. خلاصه تا من برسم، همه کلی گریه کرده بودند. من هم 15 روز توی بیمارستان تبریز بستری بودم و روحم هم از این ماجراها خبر نداشت. بعد از 15 روز، با قطار آمدم مشهد، آز آنجا تا بجنورد، تا اسفراین و آخر هم تا روستایمان آق‌قلعه. رسیدم و تازه روستایی‌ها فهمیدند من شهیند نشده‌ام. همه چشم‌ها باز مانده بود. می‌گفتند: «بابا ما فکر کردیم شهید شدی و الان‌هاست که جنازه‌ات بیاد!»
اورنگ آرمان

لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/720119/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

اجتماع بزرگ «امام رضایی‌ها» در رشت برگزار شد

کشف منبع جدیدی از طلا در کیهان

محفل شعر رضوی «سایه سار کرامت» در آستانه اشرفیه برگزار شد

آلومینیوم اراک 1-1 ملوان؛ رضایت زارع و حسینی به تقسیم امتیازات

اجتماع باشکوه امام رضایی ها / آسمان رشت نورافشانی شد + تصاویر

بازیگر پیشکسوت سینمای ایران در آستارا به خاک سپرده شد

معنی ضرب المثل "نفسش از جای گرم درمی‌آید"

کتاب‌های تازه محمدرضا شفیعی کدکنی در نمایشگاه امسال

دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش با خانواده دو شهید در لنگرود

برگزاری نشست بررسی مطالبات خانواده‌های شهدا و ایثارگران استان مازندران با حضور رئیس بنیاد شهید

مسابقه بزرگ فرهنگی «شهدای خدمت»برگزار می‌شود

31 زندانی همزمان با دهه کرامت در گیلان آزاد شدند

مجموعه کامل آثار نادر ابراهیمی در نمایشگاه کتاب تهران

اهتمام جدی دولت چهاردهم در مدرسه سازی

شاید تا 10 سال دیگر، آیفونی وجود نداشته باشد!

دانشمندان: سفر‌های بین کهکشانی تا 100 سال آینده به واقعیت تبدیل می‌شود

«عباس خان مختاری» بازیگر پیشکسوت سینمای ایران درگذشت

ترکیب ملوان در مصاف با جوانترین تیم لیگ

ترکیب ملوان در مصاف با جوان‌ترین تیم لیگ

«استراتژی‌های کوچینگ» روانه بازار نشر شد

خورشید در نهایت، تمام حیات روی زمین را نابود خواهد کرد

افزایش 30 درصدی ذخیره سد سفیدرود در گیلان

افزایش 30 درصدی ذخیره آب سد سفیدرود در گیلان

بخشی از کتاب/ هنر خوب‌ زندگی‌ کردن

کاهش مصرف سموم در باغ‌های سیب با اینترنت اشیاء

دیدار معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد و مدیرکل بنیاد مازندران با جانبازان نخاعی

کتاب «اینجا بدون تو» به قلم همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی رونمایی شد

دیدار مدیرعامل صندوق اشتغال و کارآفرینی ایثارگران با مادران شهدای محله جوادیه

شوک قیمتی به سفره مردم/ مرغ و نان گران می‌شود

دو خط کتاب/ بیچارگان

رمان «برای مادرم» منتشر شد

افزایش 30درصدی ذخیره سد سفیدرود در گیلان

کشف جدید فضایی؛ زمین در محاصره تکه‌های مخفی ماه

کتاب «اینجا بدون تو» به قلم محبوبه بلباسی، همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی رونمایی شد

تبدیل گرمای بدن به برق با مهندسی فضای خالی اتمی

6 هزار کیلومتر از خطوط برق گیلان بازسازی می‌شود

اشتباه در کتاب‌ درسی!

اشتباه است فکر کنیم افراد فوق مدرن با داستان زندگی نمی‌کنند

کشف شباهت‌های جدید بین مریخ و زمین

شاید سیارک «وستا» تکه‌ای از یک سیاره منظومه شمسی باشد

بازآموزی مغز، امید تازه‌ای برای مبتلایان به درد مزمن رقم می‌زند

دومین اهدای عضو سال جاری در استان به سه بیمار زندگی دوباره بخشید

رقابت‌های دوومیدانی قهرمانی بانوان کشور در گیلان آغاز شد

بیش از 28 هزار عدد کارت هوشمند ملی آماده تحویل در گیلان

هوای گیلان 6 درجه گرمتر می‌شود

قیمت سکه و طلا 18 اردیبهشت در بازار رشت

اولین کتابی که در غرفه آثار رهبر انقلاب به فروش رفت چه کتابی بود؟

کتابی در حوزه خط مشی‌گذاری عمومی منتشر شد

تأثیر شگفت‌انگیز ریاضیات بر رشد ذهنی کودکان

لحظات ناب رضوی در آسایشگاه معلولین و سالمندان گیلان