نسیم گیلان - تسنیم / «جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا در کتاب جدیدش بهنام Every Day is Extra (هر روز موهبتی دیگر است) به شرح ماجراهای زندگی خودش از زمانی که فرزند یک دیپلمات بوده تا پایان دورانش در وزارت خارجه آمریکا پرداخته است.
«کری» فصل هجدهم این کتاب را به موضوع خاطراتش از مذاکرات هستهای با ایران اختصاص داده است.
بخش هایی از این کتاب برای آگاهی مخاطبان گرامی در روزهای یک شنبه و سه شنبه و پنج شنبه در ساعت 22:30 دقیقه منتشر می شود.

خاطرات«جان کری»/ ظریف مخالف انتشار علنی فکت شیت تفاهم لوزان بود!
1400/03/06 - 22:30
از چارچوب حاصلشده در لوزان استقبال خوبی شد. جاهطلبانهتر از آن چیزی بود که خیلیها انتظارش را داشتند. کارشناسانی که تا آن زمان علناً به مذاکرات مشکوک بودند این سند را تحسین کردند. میدانستیم که این پاسخ مثبت ــ و زمان اضافی که برایمان میخرید ــ بهای گزافی خواهد داشت...
همانطور که انتظار میرفت نیروی محرک بعد از [تفاهم] لوزان فوراً تحلیل رفت. جمهوریخواهان، تلاشی فوری را برای ارائه طرحی جهت بررسی متن نهایی توافق در کنگره آغاز کردند. با توجه به آنکه چیزهای زیادی نبودند که کنگره از پس تصویب آنها برآید، دولت اوباما میدانست که وارد شدن توافق به روند تأیید در کنگره حکم مرگ [مذاکرات] را داشت. بعد از چند روز مذاکرات فشرده بهرهبری "باب کورکر"، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا که یک نماینده جمهوریخواه از تنسی بود، طرحی تصویب شد.
ذیل این طرح که رئیسجمهور اوباما ماه می آن را امضا و به قانون تبدیل کرد اگر ما طبق برنامهریزیها توافق را تا 9 جولای به پایان میرساندیم، کنگره یک ماه برای بررسی آن وقت داشت و سناتورها در مرحله بعد میتوانستند به طرحی رأی بدهند که جلوی اوباما برای رفع تحریمها را میگرفت. اگر توافق را بعد از 9 جولای به پایان میرساندیم ــ که آخر کار هم همین اتفاق میافتاد ــ کنگره 60 روز برای بررسی توافق فرصت داشت. اگر دوسوم سنا با رد توافق موافقت میکرد میتوانستند جلوی اجرایی شدن توافق را بگیرند.
نکته کلیدی همینجا بود: لازم نبود اکثریت قاطع سناتورها را مجاب کنیم بهنفع توافق رأی دهند؛ انجام این کار با توجه به کمپینهای لابیگری پرتبوتاب گروههایی مانند آیپک و گروههای دیگر غیرممکن بود، بهعوض، ما 34 سناتور میخواستیم که به رد توافق رأی ندهند تا اختیار رئیسجمهور برای وتو حفظ شود و 41 نفر تا از فیلیباستر طرح که بهکلی مانع تصویب طرح میشد، جلوگیری کنند. بهدست آوردن این آرا بهنوبه خود کاری بسیار دشوار بود، اما این طرح که سنا آن را تقریباً بهاتفاق آرا تصویب کرد فرصتی برای مبارزه در اختیار ما قرار داد.
البته هنوز به توافق نهایی دست پیدا نکرده بودیم که از آن دفاع کنیم. اواخر ماه می جلسهای سخت با ایرانیها و اتحادیه اروپا در هتل "اینترکانتیننتال" در ژنو داشتیم. با توجه به توافق لوزان و استقبال از آن، آیتالله خامنهای معیارهای تازهای در زمینههای مختلف از محاسبات مربوط به زمان گریز گرفته تا تعداد سانتریفیوژها تعیین کرده بود که از نگاه ما غیرمنتظره تلقی میشد.
این را میدانستم که ایرانیها داشتند به طوفان انتقاداتی پاسخ میدادند که در داخل کشور با آن مواجه شده بودند، ولی احساسم این بود که میخواهند هرآنچه را چند هفته قبلتر به آن دست پیدا کرده بودیم تضعیف کنند. یک جا، آنقدر از شنیدن آنچه گفته میشد عصبانی شدم که دستم را محکم روی میز کوبیدم. خودکاری که در دستم بود تصادفاً از دستم خارج شد و مستقیم بهسمت عباس عراقچی حرکت کرد و نزدیک سینهاش فرود آمد. همه برای لحظاتی ساکت شدند؛ بیشترین عصبانیتی بود که تک تک آنها تا آن موقع از من دیده بودند. فوراً از عباس عذرخواهی کردم، اما آن لحظه باعث شگفتزدگی همه ما شد و تلنگری شد تا از نو شروع کنیم و بار دیگر به گفتوگوهای محترمانه و معقول، اگرچه نه کاملاً سازنده برگردیم. آن جلسه 6ساعته، کنار نشست مسقط به صف بدترین گفتوگوهای ما پیوست، اما لازم بود. گاه در دیپلماسی لازم است جلساتی برگزار شود که در آنها هیچ اتفاق مثبتی رخ نمیدهد. این جلسات، همه را مجبور میکنند به خانه بروند، تنفسی بگیرند و بار دیگر دلایل مذاکره را بررسی کنند. بهکرّات دیدهام جلسههایی که کمتر از همه سازنده هستند مقدمات سازندهترین جلسات را فراهم میکنند.
http://www.gilan-online.ir/fa/News/273221/خاطرات«جان-کری»--ماجرای-پرتاب-خودکار-به-سمت-عراقچی