نسیم گیلان
رحمانی: قلم جلال آل‌احمد به عنوان ادبیات انقلاب، حساسیت ساواک را برانگیخت
سه شنبه 11 بهمن 1401 - 10:56:32
آخرین خبر مقاله
نسیم گیلان - فارس / وقتی اسم جلال آل احمد می‌آید، معمولاً عباراتی نظیر «نویسندگی»، «داستان‌نویسی»، «شوهر سیمین»‌ و نهایتا «جایزه ادبی جلال» به ذهن متبادر می‌شود. برای ما جلال صرفاً هنرمندی در عرصه قلم است و توجه نداریم که بیش و پیش از نویسندگی و قلم‌فرسایی، جلال دارای یک بُعد قابل توجه سیاسی است. در این باره و اثرگذاری سیاسی جلال بر جامعه ایرانی با محمد رحمانی، پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده دو کتاب «کار من بود!» و «من اعتراف می‌کنم» گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید.

نسیم گیلان

گفت‌وگو با این چهره، محمد رحمانی را می‌خوانید
سه‌بخش اصلی در زندگی جلال آل احمد
جلال آل احمد در حال حاضر بیش تر به عنوان یک هنرمند در عرصه قلم و نویسندگی شناخته می‌شود؛ درصورتی که او پیش از هر چیز یک فعال سیاسی بوده است. جلال چه تأثیری در نهضت مبارز مقابل شاه داشت؟
این موضوع را باید در سیر زندگانی جلال آل‌احمد جست‌وجو کرد. جلال در سال 1302 متولد می‌شود و دقیقاً سه سال پس از تولد اوست که رضاخان تاج‌‌گذاری می‌کند؛ به تعبیری او در یک فضای «رضاشاهی» رشد پیدا کرده است. زندگی او 46 سال طول می‌کشد و سال 1348 از دنیا می‌رود. زندگی جلال را می‌توان به سه بخش اصلی تقسیم کرد؛ بخشی مرتبط با فعالیت‌های سیاسی اوست؛ بخشی فعالیت‌های فکری جلال است که به شکل غیرمستقیم در فضای سیاسی اثرگذاری داشت و بخش سوم هم مربوط به حیطه ادبیات است که جلال در آن دستی بر آتش داشت. 
جلال، شکست‌خورده‌ای در زمینِ فعالیت‌های سیاسی
در بُعد فعالیت‌های سیاسی حقیقت این است که جلال یک فرد شکست خورده است!‌ او در سال 1323 یعنی زمانی که 21 سال سن داشت، وارد «حزب توده» می‌شود. وقتی از حزب توده صحبت می‌کنیم، یعنی بحث در مورد مهم‌ترین پایگاه جریان روشنفکری در آن زمان. زمانی که حزب توده علناً از سیاست‌های استعماری و تجزیه‌طلبانه در قضیه آذربایجان دفاع کرد، او از این حزب فاصله می‌گیرد و وارد حزب «زحمت‌کشان» می‌شود و فعالیت سیاسی را کنار اشخاصی نظیر مظفر بقایی پیگیری می‌کند. اما باز هم او در این وهله از زندگی سیاسی به موفقیت دلخواهی نمی‌رسد و به عنوان کسی که از سیاست و فعالیت در آن سرخورده است پا در وادی ادبیات می‌گذارد.

نسیم گیلان

جلال در جوانی
نثر کوبنده و گیرای جلال، خریدار زیادی دارد!
در آثار داستانی جلال، آنچه بیش از هرچیزی خودنمایی می‌کند، نثر چکشی و خشنی است که در نوشته‌های او وجود دارد. این مدل نثر در آن زمان به عنوان نوشته‌هایی انقلابی محسوب می‌شد که برآمده از ادبیات چپ بود. شاید این سبک نوشته‌ها در حال حاضر چندان مورد پذیرش آحاد مردم نباشد، اما در عصری که جلال در آن زیست می‌کرد، چنین نثری همراه با ساده‌نویسی‌ و پرداختن به جزئیات نزد قشر قابل توجهی از مردم جذابیت و گیرایی داشت. به خاطر همین است که جلال در آن برهه نسبت به برخی از متفکران که شاید آثار جدی و عمیق‌تری نسبت به جلال به نگارش در می‌آوردند، شناخته‌شده‌تر بود؛ مثل عصر حاضر که برخی از افرادی که جنبه رسانه‌ای قوی‌تری دارند نسبت به سایر افراد؛ ولو با تفکر و نظرات عمیق‌تر، برجستگی قابل توجه‌تری در بین عموم مردم دارند.

نسیم گیلان

آثار جلال
وقتی جلال از «فردید» و «نراقی» جلو می‌زند
به طور مثال یکی از موضوعاتی که جلال‌آل احمد بر آن تأکید فراوان داشت و در نگرش سیاسی او بروز و ظهور دارد مسأله «بازگشت به خویشتن» است. در کنار او سایر افراد هم نظیر سیداحمد فردید، استاد جلال، نسبت به این موضوع می‌پرداختند، اما شاید اسم آل‌احمد است که با این مقوله گره خورده است. یا مثلاً سیدحسین نصر و احسان نراقی که امروزه شخصیت‌های غرب‌گرا شناخته می‌شوند در آن دوره به عنوان منتقدین غرب و غرب‌گرایی معروف بودند، اما با این حال جلال و کتاب «غربزدگی» اوست که در اولویت قرار می‌گیرد. جلال با همین ادبیات و قلم‌زدن از خود شخصیتی را به جا گذاشته بود که نزد عموم مردم مورد اقبال قرار می‌گرفت. 

نسیم گیلان

سید احمد فردید
کتاب غربزدگی جلال فتح‌ بابی در این موضوع نبود، بلکه بسیاری از روشنفکران منتقد غرب و حتی کسانی که خودشان در اروپای غربی زیست می‌کردند، نسبت به غربزدگی انتقادهای جدی داشتند، اما این نثر گیرای جلال در بین عوام بود که این مقوله را برجسته و پررنگ کرد و آنان را هم با مقوله غربزدگی آشنا کرد. 
ادبیات انقلاب و حساسیت‌های ساواک
آیا جلال را می‌توان به عنوان شخصیت‌ فکری و اندیشه‌ای اثرگذار در روند انقلاب اسلامی به حساب آورد؟
طبیعتاً اثرگذار بود. تمام شخصیت‌های فعال فکری و نظری در آن برهه به سهم خود اثرگذاری در روند انقلاب داشتند اما روشنفکری نظیر جلال این توفیق را داشت که بر توده مردم مؤثر باشد و ادبیات او به عنوان ادبیات انقلاب شناخته شود. به خاطر همین است که باوجود فاصله‌گیری تمام قد جلال از عرصه سیاست ساواک نسبت به شخصیت هنری او و آثارش حساسیت نشان می‌دهد. 
تشیع، بخشی اساسی در هویت ایرانی ما
مذهب چه تأثیری بر جلال گذاشت؟
خانواده جلال یک خانواده مذهبی بود. پدرش روحانی است و از بستگان آیت‌الله طالقانی به حساب می‌آید. او در برخی از آثارش از مذهب و رسم و رسومات رایج دینی به شدت نقد می‌کند اما رفته‌رفته با پیگیری موضوع بازگشت به خویشتن او تشیع و دین اسلام را یکی از اجزای هویت ایرانی تعریف می‌کند که با غرب‌زده و به قهقرا رفتن اجزای آن مغفول واقع شده است. پروژه تشیه صفوی که از سوی علی شریعتی پیگیری می‌شد، با قلم جلال به شکل دیگری تشریح و تبیین شد. به‌خاطر همین همان نقشی که شریعتی بر عموم جامعه داشت، جلال هم همان نقش را کم کم‌رنگ‌تر بر عموم جامعه داشت و بر قشر متوسط رو به بالا و اهل مطالعه ایران را تحت تأثیر آثار خود قرار داد. 

http://www.gilan-online.ir/Fa/News/354549/رحمانی--قلم-جلال-آل‌احمد-به-عنوان-ادبیات-انقلاب،-حساسیت-ساواک-را-برانگیخت
بستن   چاپ