نسیم گیلان
داستانک/ سوال و جواب نوشته سروش صحت
شنبه 8 خرداد 1400 - 17:30:28
آخرین خبر مقاله
نسیم گیلان - آخرین خبر / زنی که با دختر چهار، پنج ساله‌اش عقب تاکسی نشسته بود، گفت: «ظهرها که برق می‌ره، هلاک میشیم از گرما، خیلی هوا گرم شده.»
 دختربچه به مادرش نگاه کرد و گفت: «مامان چرا برق‌ها می‌ره؟» 
مادر گفت: «نمی‌دونم مامان جون.»
 دختر پرسید: «تا کی برق‌ها می‌ره؟»
 مادر گفت: «نمی‌دونم.»
 دختربچه پرسید: «کی درست می‌شه؟»
 مادر گفت: «اون رو هم نمی‌دونم.» 
دختر گفت: «هیچ کس نمی‌دونه؟»
 مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «چرا عزیزم من می‌دونم.»
 دختربچه خوشحال شد و پرسید: «برق‌ها چرا می‌ره؟»
 مرد گفت: «به دلیل پاره‌ای از مشکلات.» دختربچه پرسید: «تا کی می‌ره؟» مرد گفت: «تا اطلاع ثانوی.» 
دختربچه پرسید: «کی درست می‌شه؟»
 مرد گفت: «در اسرع وقت.»
 دختربچه به مرد نگاه کرد؛ مرد لبخند زد. دختربچه هم خندید. بعد مادر و راننده تاکسی هم خندیدند. 
دختر گفت: «باز هم بپرسم؟»
 مرد گفت: «آره عزیزم، هر چی دوست داری بپرس.»


http://www.gilan-online.ir/Fa/News/272834/داستانک--سوال-و-جواب-نوشته-سروش-صحت
بستن   چاپ