بزرگنمايي:

نسیم گیلان -   در اولین روز بهار سال 1340 که درختان شکوفه های زیبای خود را به روی رهگذران شکوفته بودند در خانه مشهدی رضا با تولدی نوزادی صدای شادی و هلهله شنیده شد و نامش را غلام نهادند.
دوران کودکی را در سخت ترین شرایط آن زمان با هم سن سال ها پسثت سر گذاشت تا اینکه در هفت سالگی راهی مدرسه شد.
 
شرایط اقتصادی خانواده آنچنان سخت بود که غلام تنها توانست درس را تا کلاس سوم ابتدایی ادامه دهد و بعد از آن عصای دست پدر برای مبارزه با فقر و تنگدستی شد.
در پانزده سالگی کمر همت را محکم تر بست و برای کار به همراه پدر در معدن فاریاب همراه شد. در روزهای جنگ هم وقتی که مردم کشورش در مقابل تجاوز ارتش رژیم بعث جان می دادند او که 20 ساله بود راهی خدمت مقدس سربازی شد تا نگذارد متجاوزان خواب مردم سرزمین اش را آشفته کنند.
در حین انجام خدمت یک بار که مرخصی آمد ازدواج کرد و پس از یکسال صاحب دختری شد که او را فقط یک بار در یک ماهگی دید. سرانجام در بیستم خرداد سال 1364 مصادف با بیستم ماه مبارک رمضان در نبردی جانانه با نیروی های کومله و ضد انقلاب در مناطق عملیاتی بانه کردستان خاک را به افلاک پیوند زد و برای همیشه آسمانی شد. 
وقتی جوانان محله برای سی و هشتمین سال تولد آسمانی اش مراسم برپا کردند
چند روز قبل اتفاقی در فضای مجازی چشم به دعوت نامه ای برای حضور در مراسم سالگرد شهادت شهیدی از محله پشته معزآباد رودان افتاد.
برایم کاری جالب و نو می آمد چرا که تا بحال در شهر ندیده بودم سالگرد شهادت یک شهید بطور ویژه مورد عنایت قرار گیرد با خود گفتم حتما این فرشته آسمانی دل های زیادی رابه سمت خود برده که حالا همه دلداده او هستند و یادش را گرامی می دارند و خاطره اش را زنده اگر چه یقیا آنچنان که در قرآن کریم خدواند متعال فرموده است شهدا زنده اند و نزد او روزی می خورند.
عزم را جزم کردم تا من هم سهمی از روزی آنان با حضور در این مراسم داشته باشد و چند خطی هم حال و هوای مراسم را بازگو کنم تا ماندگار شود. البته حدس میزدم این کار را جوانان محله رقم زده باشند.
پنجشنبه شب وقتی خود را به حسینه شهید بهشتی محله پشته معزآباد رودان رساندم جوانان و نوجوانی را دیدم که در جلو درب برای آغاز برنامه در تکاپو بودند آنها ورودی دو درب حسینیه که ظاهراً ورود آقایان و بانوان را از هم جدا می کرد پر کرده بودند و با شربت و شیرینی و اهدای یک بسته کوچک فرهنگی که سلام بر مهدی صاحب الزمان (عج) بر روی آن نقش بسته بود به مردم خوشامد می گفتند. من هم پس از قرائت فاتحه ای برای امواتی که در کنار حسینه دفن شده بودند به گلزار شهدای مجاور رفتم و به پنج شهید والا مقام محله به ویژه شهید غلام دهکاری ادای احترام کردم. 
بعد وارد مجلس این شهید گرانقدر شدم، آنجا بود که فهمیدم این ابتکار از سوی همین دختران و پسران جوان و نوجوان کم سن و سال محله با همکاری گروه پنجشنبه های شهدایی رودان شکل گرفته است.
البته در دل خیلی خشنود شدم چرا که فهمیدم نسل جدید و دهه هشتادی های شهرم خوب کلام رهبر فرزانه خود را در اهمیت دادن به شهدا پیشه کرده اند و چه سعادتی نصیب شان شده است.
کمی بعد با طنین انداز شدن کلام وحی مراسم آغاز شد، مجری با خواندن دکلمه های زیبا و دلنشین حال و هوای مجلس را به یاد شهدا برد و بعد یکی از روحانیون جوان و خوش سخن شهر را دعوت کرد تا اینچنین یادی از شهدا کند.
شهدا شفیع و بازکننده گره های کور هستند
حجت الاسلام مهدی فاضل پور در این مراسم با اشاره ای به فضایل شهدا در همان ابتدای کار تاکید کرد: ما در این مراسم های دعوت شده خود شهدا هستیم و باید حداکثر استفاده را در این مکان مقدس از این مراسم سراسر نورانی ببریم.
وی گفت: کمترین استفاده آن هست که از فضای معنوی شهدا بهره گرفته و وجود را نورانی کرد و حاجت ها را باید این جا گرفت و حیف است در چنین شبی که شهدا میهمان خاص سیدالشهدا هستند و امکان ندارد آنها ما را فراموش کنند ، حاجتی را به نزد شهدا نبرد.
وی ادامه داد: باید در این شب فرمول خوب بندگی کردن را از شهدا گرفت و از شهدا بخواهیم که ما را هم شبیه خودشان کنند تا امام حسین علیه السلام نگاهی به ما هم بیاندازید.
حجت‌الاسلام فاضل پور بیان داشت: وقتی بخواهیم این راه و رسم شهدا را بفهمیم باید اندازه مزد و اهمیت کار را درک کنیم همانطور که وقتی بدنبال یک شغل باشیم دستمزد آنرا جویا می شویم.
وی تصریح کرد: هرکسی که خوب بندگی کند خداوند سه مزد به او می‌دهد ، اولین آن چیزی که حتی امیر المومنین بدنبال آن بود یعنی طلب جایگاه و منزلت شهدا است ، یعنی در واقع شهدا ما از این بعد شبیه ائمه شده اند و حتی در صحرای محشر انبیاء به احترام شهدا از مرکب پیاده خواهند شد و هر کس خوب بندگی کند خدواند شهادت را نصیب اش می کند.
شهدا به درجه ای می رسند که رفتن شان را خودشان مشخص میکنند.
این کارشناس مذهبی گفت: دومین مزد شهدا شفاعت است یعنی هم در دنیا و هم در آخرت می تواند شفاعت کند و از بندگان دستگیری کنند ، این را قطعا بارها و بارها شنیده اید که شهدا گره های کور فراوانی را باز کردند.
شهید وقتی به شهادت می رسد دستش بازتر است و می تواند کارهای بزرگی انجام دهد چراکه هیچ محدودیت مادی را ندارد.
اینها را خداوند به بندگان خوبش که خوب بندگی کنند عطا می کند.
فاضل پور در خطاب به جوانان که می گویند گناه نکردن خیلی سخت است و گاها فقط به خدا پناه میبریم توصیه کرد: هیچ واسطه ای بهتر از شهدا پیدا نمی شود و امشب همین مجلس باید یک نقطه عطف برای دل سپردن به این شهید باشد.
آخرین مزد زیارت است و شهید در آخرین لحظه زندگی که نمی تواند حتی بلند شود پلک بزند سرور و سالار شهیدان را میبیند و می رود ، اینجاست که مزد دیگری می گیرد.
وی در پایان گفت: هر کس که می خواهد بهرمند خوبی باشد باید همه کارهایش جنبه خدایی داشته باشد ، رضایت شهدا و ائمه و خداوند را در تمامی امور بگیرید و کارهایتان را انجام دهید.
در ادامه این مراسم موسی نجفی از آزادگان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس شهرستان که حالا راوی خاطرات جاویدان آن روزهاست به روایت جانفشانی های شهدا پرداخت.
توکل به خدا و پیروی از ولایت فقیه مکتب شهدا بود
موسی نجفی از رزمندگان دفاع مقدس در این مراسم به بیان خاطراتی از دلاوری های رزمندگان اسلام در جبهه‌های حق و علیه باطل گفت: ما معمولا به عنوان راوی در هر مجلسی خصوصیت های ویژه شهدا را بازگو می کنیم.
این شهید والا مقام در منطقه کردستان به شهادت رسیده است جایی که کومله دمکرات خدمات زیادی به حزب بعث کردند و حتی قبل از انقلاب هم به جان مرد عادی افتاده بودند.
این رزمنده دفاع مقدس گفت: کومله ها جنایت های زیادی را در منطقه کردستان خلق کردند ، آن هم در جایی که بسیار صعب العبور بود.
وی ادامه داد: ببینید چه چیزی باعث شد که این جوانان که از مردم عادی از قشر کشاورز و کارگر بودند خود را برای دفاع مقدس به آن مناطق برسانند، بله آن توکل به خدا و پیروی از ولایت فقیه بود اما امروز در پس برخی مشکلات متاسفانه اراده خود را از دست داده ایم. 
این سرمشقی است از شهدا که باید به عنوان درس همیشه آویزه گوش داشته باشم.
قطعا اگر در هر لحظه و هر جا در هر خوشی و سختی به یاد خدا باشیم مشکلات و مسایل پیش آمد هم سهل خواهد شد.