نسیم گیلان

آخرين مطالب

کتاب جدید مظفر سالاری به چاپ پانزدهم رسید مقالات

کتاب جدید مظفر سالاری به چاپ پانزدهم رسید
  بزرگنمايي:

نسیم گیلان - برنا / کتاب «مرا با خودت ببر» نوشته مظفر سالاری توسط انتشارات به نشر به چاپ پانزدهم رسید.
کتاب «مرا باخودت ببر» نوشته مظفر سالاری به‌تازگی توسط انتشارات به‌نشر به چاپ پانزدهم رسیده است. این کتاب رمانی پرحادثه است که در دوران امام جواد (ع) روایت می‌شود و داستانی عاشقانه دارد که درباره سه شخصیت بزرگ تشیع در دوره امام جواد (ع) است.
مظفر سالاری از سال 67 اداره کتابخانه ادبی را برعهده داشته است و از سال 71 با مجله سلام بچه‌ها به عنوان مسئول داستان هماری داشته است. همچنین کتاب «نیمه شبی در حله» از این نویسنده نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی بوده است و نخستین جلد از مجموعه پنج جلدی داستان نویسی قدم به قدم با نام «گشایش داستان» در سال 83 از این نویسنده به چاپ رسیده است.
کتاب «رؤیای نیمه شب» از همین نویسنده یکی از کتاب‌هایی است که با استقبال مخاطبان مواجهه شد. سالاری در این کتاب داستانی عاشقانه با زمینه مذهبی را روایت می‌کند. او در این اثر حکایت دلدادگی جوانی از اهل سنت به دختری شیعه مذهب را روایت می‌کند. راه وصال این دو جوان با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه می‌شود. شخصیت محوری داستان پسری به نام هاشم است که پدربزرگ او کفالتش را بر عهده دارد. ابونعیم زرگر، تاجر بزرگ جواهرات است. ابوراجح حمامی دوست پدربزرگ هاشم است که دختری به نام ریحانه دارد. هاشم عاشق ریحانه می‌شود و داستان ادامه می‌یابد. هاشم می‌داند با شکافی که مذهب بین او و ریحانه به وجود آورده، هرگز امکان رسیدن به ریحانه برایش وجود ندارد. به همین خاطر نیز جرأت ابراز عشق را ندارد. در ادامه داستان، حاکم حله سعی می‌کند با سرکوب شیعیان و ایجاد نفرت میان سنی مذهب‌ها و شیعیان، جایگاه خود را محکم کند. در این زمان اصلی‌ترین اتفاق داستان برای ابوراجح حمامی رخ می‌دهد؛ اتفاقی که باعث دگرگونی اعتقادی در حله می‌شود.
همچنین کتاب «دعبل و زلفا» دیگر اثر این نویسنده است که داستان عشق دعبل خزایی یکی از پرجرئت ترین شاعران شیعه در زمان امام موسی بن جعفر و امام رضا (علیهم السلام) به همسرش زلفا را روایت می‌کند.در کنار این اثر عاشقانه و غرق شدن در داستان جذاب زندگی دعبل خزاعی و عشق شورانگیزش به زلفا، نویسنده بستری فراهم کرده تا ما را با زمانه امامان مذکور بیشتر آشنا کند.
یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کتاب لحظاتی است که داستان به زندگی امام موسی بن جعفر (ع) و فرزندشان علی بن موسی الرضا (ع) می‌رسد. سالاری زندان هارون‌الرشید و اتاقی را که امام معصوم شیعیان در آن محبوس است، پیش چشم ما مجسم می‌کند و ما را در حسرت یاران نزدیک آن امام عزیز که تشنه دیدارش بودند، شریک می‌کند.
اما داستان کتاب «مرا با خودت ببر» قصه مرد جوانی به اسم ابراهیم است که عاشق دختری در دمشق شده است. ابراهیم با اعتبار پدر مرحومش کسب و کاری در شهر دمشق دارد، تمام فکر او درگیر دختری به‌نام «آمال» است و تمرکزش را به‌هم ریخته است، او حتی قصد دارد بهترین پیشنهاد کاری رفیق تجاری پدرش را رد کند. آمال در محله‌ای فقیر نشین زندگی می‌کند و پدر و مادرش را از دست داده و با عمویش که فردی رباخوار است زندگی می‌کند، او دست فروشی می‌کند و از این طریق خرج زندگی خود را تهیه می‌کند تا مجبور نباشد از عمویش پولی بگیرد.
داستان این کتاب در عصر امام جواد (ع) و سایه زندگی آن امام برای مخاطب جوان نوشته شده است. کتاب روایتی دقیق از وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن زمان است.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«ابن خالد سکه‌هایی را شمرد و به تمیمی داد. تمیمی با اکراه سکه‌ها را در کیسه‌ای ریخت و کیسه را در صندوقی گذاشت. سرحال نبود و به نگهبانان پرخاش می‌کرد. پس از مکثی طولانی، نگاهش را به ابن خالد دوخت. سعی کرد دوستانه حرف بزند.
کافی است، ابن خالد! کافی است! دست بردار از این کنجکاوی دردسرساز! می‌ترسم رفت و آمد هر روز تو به زندان و سرک کشیدنت به سیاه چال برایم گران تمام شود! برای خبرچینان و دشمنان من موضوع رفت و آمد تو بالاتر از یک کنجکاوی ساده است!
با نگاه به نمایی از قصرهای مرتفعی اشاره کرد که گنبد و باروهایش همانند دشنه‌هایی آسمان بیرون از زندان را شکافته بودند. از مقامات بالا به من هشدار داده‌اند. نمی‌خواهم برای تو مواخذه شوم. چرا می‌خواهی هر روز او را ببینی؟ در او چه دیده‌ای؟
دفتری قطور را ورق زد و یادداشتی را خواند.
ابراهیم فرزند هاکف. پارچه فروش، فرزند پارچه فروش. رافضی. با دختری به نام آمال ازدواج کرده است که پدر و مادرش از دشمنان حکومت بوده‌اند. ناگهان ادعای معجزه کرد و گفته است که امامش یعنی ابن الرضا داماد خلیفه مرحوم مامون الرشید، او را در ساعتی از دمشق به کوفه و مدینه و مکه برده است. یحتمل قصد داشته است با اسن ترفند عده‌ای از جاهلان و رافضیان شام را دور خودش جمع کند و شورشی به راه بیندازد!
به ابن خالد خیره شد.
تو چه فهمیده‌ای؟
ابن خالد خندید و ایستاد.
کدام شورش؟ او یک پارچه فروش ساده است، مثل من که یک ادویه فروش ساده ام! سرگذشتش را برایم تعریف کرد. هیچ ارتباطی با مخالفان حکومت ندارد. او بیمار است و من سعی دارم معالجه اش کنم.
فراموش نکن که تو یک ادویه فروشی، نه یک طبیب! از طرفی آن پایین بیمارستان نیست! ما علاقه‌ای به معالجه کسی که در سیاه چال است، نداریم! محکوم شدن به سیاه چال یعنی محکوم شدن به مرگی شاق و تدریجی! مخلص کلام؛ این آخرین باری است که او را می‌بینی! دیگر کافی است! مراقب باش، ابن خالد، این بازی خیلی خطرناک است! به اندازه کافی به تو لطف کرده‌ام! راضی نباش که موقعیتم به خطر بیفتد!
ابن خالد پیش از رفتن پرسید: «از آمال خبری داری؟ رهایش کرده‌اند یا هنوز دربند است؟»
تعمیمی دفتر را آرام بست و سر تکان داد.
نمی دانم. بعید است رهایش کرده باشند! فراموش نکن که پدر و مادرش را کشته‌اند و او لابد به دنبال انتقام بوده است! شاید بین او و ادعاهای شوهرش ارتباطی کشف شود! اگر حرف نزند، راه‌هایی هست که زبانش را باز کنند! مطمئنم که در این باره از ابراهیم هم تفتیش خواهد شد!»
چاپ پانزدهم کتاب «مرا با خودت ببر» در 245 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 60 هزار تومان عرضه شده است.

لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/353836/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

سیلاب برای قطار تهران-گرگان دردسرساز شد

تاثیر سفر‌های نوروزی در بازار مسکن شمال

ترفند متفاوت آدم ربایان به دام انداختن مردم

ماجرای تعطیلی شنبه یا پنجشنبه جنجالی شد

پیش بینی وضعیت بارندگی برای آخر هفته

بی احتیاطی جان راکب موتورسیکلت در صومعه سرا را گرفت

تقویم روز و اوقات شرعی گیلان ، 6 اردیبهشت 1403

نکوداشت کاشف السلطنه فردا در لاهیجان

در حوزه ارائه خدمات الکترونیکی به رشتوندان اتفاقات خوبی صورت گرفته است/گام های موثر مدیریت شهری در ممیزی املاک

توقیف موتورسیکلت میلیاردی قاچاق در آستانه‌اشرفیه

دکلمه زیبای خسرو شکیبایی

آسمان گیلان تا هفته آینده صاف و آفتابی است

آشیانه ساختن پرستو‌های دریایی در تالاب بین المللی انزلی

پیشرفت 90 درصدی پروژه محور آستانه اشرفیه به کیاشهر

تالاب انزلی، میزبان بیش از هزار پرستوی دریایی

اجرای کارگاه آموزشی پیشگیری از غرق شدگی در گیلان

مشاهده گله گوزن قرمز در جنگل‌های هیرکانی لنگرود (فیلم)

نزدیک بشیم به هم یا نزدیک نشیم؟

هرروز یک سری مشکل هست!

مشارکت مردم بندرانزلی در سامانه هوشمند تفکیک زباله از مبدا

گیلان باید تحت پوشش فیبر نوری قرار گیرد

محفل مشق حماسه به مناسبت عملیات «وعده صادق» در رشت برگزار شد

شهر پره سر نیازمند تخصیص زمین برای تولید کود آلی از زباله‌ی تر است

درخواست سازمان جهاد کشاورزی از شالیکاران گیلانی

آغاز توزیع تخم نوغان از شنبه در گیلان/ قیمت هر جعبه 28 هزار تومان

نگاه مطالبه‌گر در حوزه فرهنگ و هنر تحول‌ آفرین است

آغاز به کار مرکز خدمات جامع سلامت فارابی کیش در گرامیداشت هفته سلامت

افتتاح پایگاه سلامت خانواده با محوریت مادر وکودک درمجتمع مسکونی مهستان کیش

معرفی نامزدهای ایرانی کتاب‌ برای کودکان با نیازهای ویژه

دنیا را چقدر جدی گرفتیم !

ضرورت معرفی جلوه‌های ایثار و شهادت به نسل جدید

اجرای 35 کیلومتر فیبر نوری در آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر

56 دستگاه خودرو سرقتی در گیلان کشف شد

مازندران قهرمان جوانان و گیلان قهرمان زیر 23 سال آب‌های آرام شد

لزوم استفاده از ظرفیت‌های استانی در ساخت موزه دفاع مقدس

پروژه های عمرانی گیلان سرعت می گیرد/ زباله سوز رشت نیازمند اعتبار 2000 میلیاردی

الزام فرهنگ‌سازی برای کتاب‌های الکترونیکی

صحبت های دلنشین دکتر کاکاوند در مورد قدرت

درخواست خصمانه آرژانتین از پاکستان و سریلانکا علیه ایران

ویدئوی از خط تولید لوازم آرایشی اورجینال در پاکستان!

خانواده شهدا پرچمداران اصلی ایثار و شهادت هستند/ نسل امروز نیازمند آشنایی با شهدا

آسمان گیلان تا هفته‌ی آینده صاف و آفتابی

کشف 56 دستگاه خودرو سرقتی در گیلان

تجلیل از فعالان طرح حجاب و عفاف

توزیع تخم نوغان در 9 شهرستان گیلان از شنبه

کشف 56 خودرو سرقتی در گیلان

ما دو جور بخشنده داریم!

یکی از 4 سنگرِ اهواز در زمان جنگ از بین رفت

«آستاراچای» غنی‌ترین بانک ژنی آبزیان گیلان

شاعرانه/که درد عاشقان آنجا به جز شیون نمی‌دانم