داستانک/ حسرت نداشته ها
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان - آخرین خبر /سارا با قیافه ای در هم کنار مادرش روی نیمکت پارک نشسته بود و با حسرت به دختری که روی نیمکت رو به رو نشسته بود نگاه می کرد.
صورت بزک کرده دختر به نظرش خیلی زیبا آمد. با حسرت با خود گفت: چی می شد که من جای این دختر بودم یا حداقل ذره ای از زیبایی و قیافه او را داشتم.
دختر زیر چشمی نگاهی به سارا انداخت. او حاضر بود تمام زندگیش را بدهد تا بتواند دوباره یک لحظه مثل سارا در کنار مادرش بنشیند و مثل حالا از فرار پشیمان نباشد.
-
يکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۹:۴۸
-
۲۸ بازديد
-
آخرین خبر مقاله
-
نسیم گیلان
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/304135/